پروفسور رابرت ادواردز، برنده جایزه نوبل پزشکی و مبدع روش لقاح آزمایشگاهی (IVF) که توانست امید و شادی را به زوجهای نابارور جهان هدیه کند، در سن 87 سالگی درگذشت.
تولد نخستین نوزاد حاصل از روش لقاح خارج رحمی در انگلستان، لوییس براون، یکی از برجستهترین موفقیتهای قرن بیستم است که تحولی شگرف در دنیای پزشکی پدید آورد و افقی نو پیشِ روی زوجهای نابارور در سراسر جهان گشود. در حقیقت این دستاورد، انقلابی در درمان ناباروری بهشمار میآید.
این دستاورد ارزشمند، حاصل سالها پژوهش و کوشش مشترک رابرت ادواردز و پاتریک استپتو بود و تلاشهای 9 سالۀ این دو دانشمند برای یافتن تکنیک جدا کردن تخمک از بدن زن و باروری آن با اسپرم در آزمایشگاه و انتقال جنین تشکیلشده به رحم، سرانجام در 25 جولای 1978 به نتیجه رسید و این تکنیک با عنوان IVF و یا باروری خارج رحمی در جهان شناخته شد. تخمین زده میشود که از آن پس در سراسر جهان، میلیونها نوزاد با روش IVF متولد شدهاست و هنوز، پس از گذشت بیش از سه دهه، این روش، همچنان برای بسیاری از زوجهای نابارور، راهگشا و امیدبخش است.
زمانی که پروفسور ادواردز و دکتر استپتو موفق به این کشف بزرگ شدند، هیچ دستورالعمل قانونی برای این حوزه وجود نداشت، اما پروفسور ادواردز، با فهم ضرورت توجه به ابعاد اخلاقی این دستاورد، یک کمیتۀ اخلاقی برای بررسی این موضوع تشکیل داد و از همه خواست که از جنبههای اخلاقی این روش درمان ناباروری چشمپوشی نکنند.
رابرت ادواردز، گرچه یک دانشمند بلندمرتبه و پایهگذار روش لقاح خارج رحمی شناخته میشد، با آگاهی از مباحثی اخلاقی که میتواند بر اثر استفاده از باروری کمکی به وجود آید، تلاش کرد خود پیشگام طرح و ارزیابی این مباحث باشد. او در اوان فعالیت علمی خود در این حوزه، به کمک یک حقوقدان به تألیف مقالهای با عنوان «ارزشهای اجتماعی و پژوهش در جنینشناسی انسانی» پرداخت و آن را در نشریهی Nature منتشر کرد.
توجه ادواردز به مسائل اخلاقی برآمده از لقاح خارج رحمی پس از مخالفتهایی اخلاقی که با فعالیتهای علمی او صورت گرفت بیشتر شد، بهگونهای که دغدغههای اخلاقی همواره با او همراه بود. در فهرست آثار او، افزون بر مقالات علمی، مقالاتی مهم در مورد مسائل اخلاقی لقاح خارج رحمی دیده میشود. از جمله، میتوان به مقالهی «اخلاق و فلسفهی اخلاق در بهکارگیری لقاح خارج رحمی، تشخیص ژنتیک پیش از لانهگزینی و سلولهای بنیادی» اشاره کرد که در سال 2005 در نشریهی اخلاق، حقوق و فلسفهی اخلاق زیستپزشکیِ تولید مثل منتشر شد.